*حرفای نقابدار رو با دقت بخون بعد نظر بده*

چهار شنبه 20 آذر 1392
ن : نقابدارتنها

امروز اجرای آخر بود!

امروز اجرای آخر بود. دهمین اجرا بود. واسه من بهترین اجرا بود. بعد از حدود یک ماه نیم بالاخره تموم شد.

نمی دونم خوش حالم یا ناراحت فقط می دونم الان دارم اشک میریزم. تماشاچیا می گفتن کار خوبه، بازیت خوبه ولی اهالی فن می گن کار ضعیفه! هر چی که بود کاش تموم نمی شد...کاش!

امروز بعد از اجرای صحنه ی کشتن امام حسین یکی از بچه های اهل خیمه یه گوشه داشت گریه می کرد. ازش پرسیدن چرا گریه می کنی؟ چته؟ می دونی چی گفت؟ گفت اون موقع که داشتن سر امام حسین رو می بریدن یاد بابام افتادم. باباش فوت شده بود. موقع بود هیشکی نتونست جلوی ترکیدن بغضشو بگیره.

خدایا به داد بچه یتیما برس! و خدایا شکر که من بابا دارم!

یا رقیه!   

 

نقابدار تنها



:: موضوعات مرتبط: نوشته های نقابدار، دل نوشته، ،


یک شنبه 10 آذر 1392
ن : نقابدارتنها

زندگی شوخی نکن!

ஜ۩۞۩ஜ

زندگی شوخی نکن، خندم نمیاد

زندگی بازی نکن، بازی ازم بر نمیاد

زندگی هرچی سرم داد بزنی

حتی یه حرف از دهنم درنمیاد!

ஜ۩۞۩ஜ

نقابدار تنها

 



:: موضوعات مرتبط: نوشته های نقابدار، دل نوشته، ،
:: برچسب‌ها: زندگی شوخی نکن, زندگی بازی نکن, خنده, شوخی, بازی, حرف, زندگی, نقابدار, نقابدار تنها,



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  اول منو با عنوان یه نقابدار تنها!!!! و آدرس neghabdaretanha.loxblog.com لینک کن بعد مشخصات لینک خودتو این پایین بنویس. اگه لینک من تو وبلاگت باشه لینکت به طور خودکار تو وبلاگ من قرار میگیره. دمت گرم!!